بهترین سوغات من از هر سفر داستانهایی ست که با خود میآورم و امروز از آخرین سفرم به عراق _ به تاریخ تاسوعا و عاشورای ۱۴۰۱ هجری شمسی _کوتاه ترین و پر ایهام ترین داستان عاشقانه را بخوان :
در کربلا از باب القبله حرم سیدالشهداء ع مردی ایرانی و شوریده حال، از حرم بیرون آمد و نمره کفشداری را به کفشدار داد تا کفشش را تحویل بگیرد. کفشدار به عربی گفت این نمره برای اینجا نیست. از دستش گرفتم تا به فارسی برای مرد ترجمه کنم و راهنماییش کنم، دیدم روی نمره کفشداری نوشته «مرقد امیرالمومنین باب الساعة»

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر